موکب باب الحوائج شهر حر
تصاویری از محرم و مراسمات مذهبی/,دانلود کليپ بازيگر از شبيه شهر حر,دانلود کليپ فيلم از شبيه شهر حر,دانلود زيباي از شبيه شهر حر

فروش اپل ایدی با کمترین قیمت جهت سفارش پیام بفرستید تا در اسرع وقت در اختیار شما قرار میگیرد


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 اسفند 1398برچسب:, توسط کاظم حجازی

 اهداء به پيشگاه سرور و سالار شهيدان حضرت ابى عبدّاللّه الحسين (ع ) مظلوم كربلا...
و تقديم به روح پر فتوح مرحوم حضرت حجّة الاسلام و المسلمين حاج سيّد محمود موسوى هشترودى (ره ) والد محترم حضرت حجّة الاسلام و المسلمين حاج سيّد طه موسوى هشترودى (حفظه اللّه ) كه حقّا در تدوين و چاپ اين كتاب و آثار ديگر اينجانب زحمات وافرى را متحمل گرديده اند، و با قلم مؤثّر و شيواى خويش كتابهاى اينجانب را به مقدّمه اى زيبا مزيّن فرموده اند، اميد است ثواب اين كتاب و دعاى خوانندگان محترم به روح بلند و ملكوتى والد محترم ايشان كه حقيقتا عاشق ابى عبداللّه (ع ) بوده است ، برسد.
همچنين بدينوسيله از جناب مستطاب حضرت حجّة الاسلام و المسلمين سيّد عبداللّه حسينى (حفظه اللّه ) مديريّت محترم انتشارات مهدى يار كه در چاپ و نشر كتب اينجانب زحمات شايانى كشيده اند، تشكّر و قدر دانى مى گردد، و از خداوند منّان مسئلت دارم به ايشان توفيق روزافزون عنايت فرمايد، كه حقّا در نشر فرهنگ غنى اهل بيت (ع ) تلاش مجدّانه اى را به انجام رسانيده اند. سعيكم مشكورا



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 مرحوم جنّت مكان حاج حسين نورى در دارالسلام خود نقل كرده است كه در كتاب كلمه طيّبه از مرحوم ميرزا سيد على صاحب شرح كبير كه مى فرمايد: من عصرهاى پنجشنبه مواظبت داشتم به زيارت قبرهائى كه در اطراف خيمه گاه است .
شبى در عالم رؤ يا ديدم كه رفته ام به زيارت همان قبرها، ناگهان شنيدم هاتفى به زبان فارسى مى گويد: خوشا به حال كسى كه در اين زمين مقدس ( كربلا) مدفون شود، اگر چه با هزاران گناه باشد از هول قيامت سالم مى ماند، و هيهات كه از هول قيامت سلامت باشد، كسى كه در اين زمين دفن نشود. (3)



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 بعضى گفته اند: كربلا مشتق از كَربَله ، بفتح كاف و باء موحده بر وزن عنفله ،بمعنى رخوت و نرمى است ، يقال به كربله (اى رخوة فى قدميه ) بخاطر آنكه خاك كربلا نرم بود0 و يا از كربلا است بمعنى ((الخالص الزّكى يقال كَربَل الحِنطَة اِذا انفّاها فسميت بذلك لان ارضها خالصة طيَّبة )) و يا از كربل بر وزن جعفر است . و كربل نام علفى است كه بسيار سرخ و برّاق مى باشد زيرا كه از آن علف در آن سرزمين بسيار بود.
البته كربلا مركب است از دو كلمه كرب و بلا و بخاطر كثرت استعمال كربلا شده است . زيرا كه روايت مى باشد كه بهترين اولاد پيغمبران در آنجا به شهادت ميرسند و سر انور اكثر ايشان را در آن زمين با لب تشنه بريدند و ملائكه ها هزار سال قبل از شهادت سيّدالشهداء - عليه آلاف التحيّة و الثناء - آن مكان شريف را زيارت ميكردند.
و قد قتل فيها قبل الحسين عليه السلام ماءئة نبىّ و ماءئة سبط و انّها تزفّ الى الجنة بطينها و شجرها و جميع ما فيها كما تزفّ العروس ‍ الى ازواجها



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 روايت شده است ، وقتى كه جناب سلمان (ره ) از جانب اميرالمؤمنين عليه السلام به حكومت مداين مأ مور گرديد، و عازم مدائن شد، آن عالى مقام با كاروانى همراه شد، و به درازگوشى سوار شده بود به منزل مى رفتند.
و قانون آن جناب بود كه يك فرسخ راه را سوار الاغ ميشد، و يك فرسخ راه را پياده مى رفت تا آن حيوان هم ناراحت نشود، و در ميان اهل قافله قانونِ مراعات احوال حيوانِ مركوب آن جناب معروف و معلوم شده بود.
در منزلى از منازل كه نوبت سوارى الاغ بود، آنجناب سوار شده و به قدر نيم فرسخ سوار بود، كه ناگاه اهل قافله ديدند، آن جناب بى اختيار از الاغ مركوب خود پياده شد، و بى اختيار خود را به زمين انداخت و زمين را به آغوش كشيد، و مانند ابر بهارى زار زار ميگريست ، اهل قافله متعجب شدند وبه سوى ايشان متو جّه شدند.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 مرحوم تاج الدّين حسن سلطان محمد( رضوان اللّه تعالى عليه ) در كتاب خود مينويسد 
در بغداد مرد فاسقى بود كه هنگام احتضار وصيّت كرده بود كه مرا ببريد نجف اشرف دفن كنيد شايد خداوند مرا بيامرزد و بخاطر حضرت امير المومنين عليه السلام ببخشد.
چون وفات كرد قوم و خويشان او حسب الوصيّة او را غسل داده و كفن نمودند و در تابوتى گذاردند و بسوى نجف حمل كردند.
شب حضرت امير عليه السلام به خواب بعضى از خدّام حرم خود آمدند، و فرمودند: فردا صبح نعش يك فاسق را از بغداد مى آورند كه در زمين نجف دفن كنند، برويد و مانع اين كار شويد! و نگذاريد او را در جوار من دفن كنند.
فردا كه شد خدّام حرم مطهّر يكديگر را خبر كردند، رفتند و در بيرون دروازه نجف ايستادند، كه نگذارند كه نعش آن فاسق را وارد كنند، هر قدر انتظار كشيدند كسى را نياوردند.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 عن الصّادق عليه السلام انّ ارض الكعبة قال مَن مِثلى و قد بنى بيت اللّه على ظهرى ياتينى النّاس من كل فجّ عميق و جعلت حرم اللّه و امنه ، فاوحى اللّه اليها كفّى و قرّى ما فضل ما فضّلت به فيها اعطيت ارض كربلا الّا بمنزلة الّا برّة غمت فى البحر فحملت من مأ البحر و لولا تربة الحسين عليه السلام ما فضّلتك و لولا ما ضمّنة كربلا لما خلقتك و لا خلقت الذّى افتخرت به فقرىّ و استقرّى و كونى دنيا متواضعا ذليلا مهيمنا غير مستنكف و لا مستكبر لارض كربلا والّا مسخنده و هويت بك فى نار جهنّم .
ترجمه : امام صادق عليه السلام فرمودند: مكه سخن گفت به كرامت هاى خداوند تفاخر نمود و گفت : كيست مانند من و حال آنكه خانه خدا روى من بنا شده و مردم از اطراف به جانب من مى آيند، چون مكّه تفاخر نمود وحى شد، كه اى مكّه بجاى خود باش ، نيست فضل خانه كه سبب فضل تو است در جنب فضل كربلا، مگر به مانند سوزنى كه در دريا فرو برند، پس چه اندازه آب از دريا برميدارد،



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 در مورد ورود حضرت سيّدالشهداء ابى عبداللّه الحسين عليه السلام به سرزمين كربلا اختلاف است ولى اصحّ تواريخ در مورد ورود آن حضرت به اين سرزمين پر بلا روز دوم محرم الحرام سال 61 هجرى مى باشد طبق روايت صحيح زمانى كه حضرت به آن زمين رسيده ، پرسيدند اين سرزمين چه نام دارد؟ جواب دادند قادسيه ، حضرت دوباره پرسيدند! آيا نام ديگرى دارد؟ عرض كردند نينوا! حضرت باز فرمودند! آيا نام ديگرى دارد؟ عرض ‍ كردند!به اين سرزمين طَفّ نيز ميگويند، دو باره فرزند رسول خدا(ص ) پرسيدند: ديگر چه نام دارد؟ عرض كردند: آرى ! اين سرزمين را كربلا نيز مى گويند.
چون حضرت نام كربلا را شنيدند، فرمودند:
اللهمّ انّى اعوذ بِكَ مِنَ الكَربِ و البَلا
يعنى خدا يا پناه مى برم بر خودت از همه مشكلات و بلاها.
و نيز فرمودند: ههنا مَناخُ رِكابِنا و مَحَطُّ رِحالِنا و مقتَلُ رجالِنا وَ مَسفَكُ دِمائِنَّا...
بعد از آن فرمود: اين موضع كرب و بلا و محل محنت و عنا است ، فرود آييد كه اين جا منزل و محل خيمه هاى ماست و اين زمين جاى ريختن خون ما است و در اين جاست كه قبرهاى ما واقع ميشود.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ شنبه 5 بهمن 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 در زمان حضرت صادق عليه السلام زن زانيه اى بود كه هر وقتى بچه اى از طريق نا مشروع مى زائيد به تنور مى انداخت . و آنها را مى سوزاند، تا اين كه اجلش رسيد و مرد.
اقربا و خويشان او زن را غسل و كفن كردند و نماز برايش خواندند و به خاكش سپردند، ولى يك وقت متوجّه شدند زمين جنازه اين زن بد كاره را قبول نمى كند و به بيرون انداخت ، آن عده كه در جريان دفن اين زن بد كاره شركت داشتند احساس كردند شايد اشكال از زمين و خاك باشد جنازه را در جاى ديگرى دفن كردند، دوباره صحنه قبل تكرار شد، يعنى زمين جسد را نپذيرفت و اين عمل تا سه مرتبه تكرار شد.
مادرش متعجب شد آمد محضر مقدّس آقا امام صادق عليه السلام و گفت : اى فرزند پيامبر به فريادم برس ...
و جريان را براى حضرت بازگو كرد و متمسك و ملتجى به حضرت گرديد، وجود مقدّس آقا امام صادق عليه السلام وقتى جريان را از زبان مادرش ‍ شنيد متوجّه شد كار آن زن زنا و سوزاندن بچه هاى حرام زاده بود، فرمود:
هيچ مخلوقى حقّ ندارد مخلوق ديگر را بسوزاند، و سوزاندن به آتش فقط به دست خالق است .



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 23 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 حضرت نوح و كربلا
در كتاب شريف المشاهد شيخ شبسترى (ره )
روايت كرده كه چون حضرت نوح عليه السلام كشتى را بنا نمود و صد هزار مسمار به كشتى زد تا اينكه پنج مسمار ماند حضرت نوح عليه السلام يكى از آن پنج مسمار را برداشت .
فاَ شرَقَ بِيَدِهِ وَ اَضاءَ كَما يَضئ الكَواكِبَ الدُّريه فى اُفُق السَّماء.
پس آن مسمار در دست نوح روشن شد چنانكه ستاره رخشان در افق آسمان درخشنده مى شود. فتحيّر نوح فانطق الله المسمار بلسان طلق ذلق فقال انا باسم خير الانبياء محمّد بن عبّداللّه ((ص ))
پس نوح از درخشندگى مسمار حيران شد و خداوند عالم مسمار را بنطق و تكلم آورد با زبان كشاده و فصيح عرض كرد: كه يا نوح من بر اسم نامى خاتم انبياء محَّمد بن عبدالله مقرَّر شده ام و درخشندكى من از بركت اسم آن بزرگوار است . پس جبرئيل نازل شد و حضرت نوح عليه السلام از جبرئيل سؤ ال كرد يا جبرئيل اين چه مسمارى است كه من هرگز مثل او را در درخشندگى نديده ام .



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 23 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 براى امام حسين عليه السلام عزا خانه بسيار و گريه كننده بيشمارى است پس در زير اين آسمان و تحت خورشيد درخشان عزا خانه اولى كربلاست ، كه باعث كرب و گيرائى قلوب همه انبياء و مؤمنين و محبّين و موالين ميشود تا روز قيامت .
دوّم عزا خانه مخصوص آن بزرگوار بيت الصّراخ است ، كه در عرش عظيم الهى است كه همه ملائكه در آن مكان رفيع الشّان با نوحه و ضجّه به عزاى آن عزيز زهرا (س ) مشغول هستند.
سوّم بيت العمور است كه در آسمان چهارم است كه ملائكه آسمانها به گريه و شيون آن سيّد مظلومان نوحه مى كنند و مانند اين كه در عالم باطن آوازه عزاداران ملاءاعلى بگوش باطنى سكّان عالم سفلى ميرسد كه آثار عزادارى و گريه و ناله ظاهر ميشود تا روز قيامت و هر كس از عزاداران به قدر اخلاص ‍ و محبّت خود بمراتب نورانيّت و قرب معنوى مترقى ميكند.
چهارم بيت المرمر است كه در بهشت است و مانند آنكه اشاره به آن مجلس ‍ عزاخانه است كه در اول خلقت حضرت آدم و حضرت حوّا عزا خانه بپا نمودند.(21)



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ شنبه 21 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 روايت از معصوم عليه السلام ميباشد كه در حديثى مى فرمايد:

و هى البقعة التى كانت قبّة الاسلام نجى اللّه فيه المؤمنين الّذى آمنوا مع نوح فى الطوفان .
امام عليه السلام فرمودند: و آن زمين كربلا بقعه اى است كه قبّه براى اسلام ميباشد و خداوند نجات مى دهد بوسيله آن مؤمنين را مانند آن كسانى كه ايمان آوردند و با حضرت نوح عليه السلام در طوفان . (24)

مهر تو را به عالم امكان نمى دهم  ***  اين گنج پر بهاست من ارزان نمى دهم
گر انتخاب جنّت و كويت نمى دهند  ***  كوى تو را به جنَّت رضوان نمى دهم
اى خاك كربلاى تو مهر نماز من  ***  آن مهر را به ملك سليمان نمى دهم

كشتى نوح در كربلا
در طوفان جهانى حضرت نوح عليه السلام ، كشتى نوح در همه زمين ( كه بصورت دريا درآمده بود) گشت تا رسيد به سرزمين كربلا، حضرت نوح احساس كرد، كشتى درمانده و زمين آن را مى كشد، حضرت نوح به گمان غرق كشتى ترسيد، و جريان را به خدا عرضه داشت ، جبرئيل بر او نازل شد و گفت : در اين سرزمين حضرت امام حسين عليه السلام سبط حضرت محمّد خاتم پيامبران (ص ) و فرزند حضرت على خاتم اوصياء عليه السلام را مى كشند.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ شنبه 21 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 زمين كربلا پنج درجه دارد.
درجه اوّل - از آب و خاك است مثل باقى زمين ها و اراضى كه درخت و گياه در آن ميرويد و زراعت ميشود.
درجه دوّم - مقام فيض و رحمت است ، كه از اين خاك مقدّس بواسطه قبول نمودن آن خضوع و انكسار را، در عالم تكليف تكوينى ، بنا به حديث ( و لا من ارض و لا مإ الّا عوقب لترك التواضع ) كه چنان فضيلت و رحمت در آن تربت پاك قرار فرموده اند كه همه عوالم امكان از آن تربت اقدس بهره و فيض ميبرند، بلكه فضائل و مناقب آن زمين مقدّس برترى دارد بر تربت مراقد همه ائمّه اطهار عليه السلام به مرقد انور حضرت محمّد (ص ) زيرا كه چند فضيلت در تربت حضرت سيّد الشّهدأ عليه السلام هست كه در تربت هيچ پيغمبرى و وصّى او نيست و در تربت هاى سائر ائمّه عليه السلام نيز نيست .
درجه سوّم - كربلا محل اندوه و محنت است و هر يك از مقرّبين درگاه الهى و انبياء و اؤ لياء و اوصيّاء در وقت ورود به آن زمين فيض نزديك مى شود مهموم و اندوهگين مى باشند چنانكه حضرت صادق عليه السلام در خصوص زائرين آن مظلوم مى فرمايد: كه زائر بايد تشنه و گرسنه و ژوليده مو و خاك آلوده و گريان و مهموم باشد.
تأ سّيا له و للمستشهدين بكربلا و اهل بيته المظلومين المهمومين .



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ شنبه 21 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 روايت شده است كه حضرت خاتم الانبياء (ص ) در خانه عايشه بود، حسين عليه السلام آمد، عايشه خواست مانع شود، رسول خدا(ص ) جريان آتيه حسين عليه السلام و مقامات او و زائرش را ذكر مى فرمايد: كه حسين عليه السلام در زمين كربلا كشته و مدفون مى گردد، هركس او را زيارت كند ثواب يك حجّ و يك عمره من به او داده مى شود، عايشه تعجّب كرد و گفت : ثواب حجّ و عمره شما!
فرمود: بلى ثواب دو حجّ و دو عمره من .
باز عايشه تعجّب كرد! و رسول خدا(ص ) فرمود ثواب سه حجّ و سه عمره من .
همينطور زياد فرمود، كه در روايت چنين است ثواب نود حجّ و نود عمره رسول خدا (ص ) براى زائر قبر حسين عليه السلام است البته از اين حجّ و عمره تا نود با اعتبار حال و معرفت و محبّت زائر قبر حسين عليه السلام است ، با چه علاقه اى رو به قبر حسين عليه السلام رفته است .



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ شنبه 21 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 مقدّس زنجانى نوشته كه در بعضى روايت وارد شده كه در عوض هر درهمى كه زائران امام حسين عليه السلام در خصوص زيارت آن حضرت مصرف كنند دوازده هزار شهر در بهشت از خداوند عالم به ايشان عطاء مى شود، و به هر قدمى كه بر مى دارند ثواب هفتاد حجّ :/.. هفتاد عمره مى باشد،
و هر گاه در آن سفر بميرند ملائكه رحمت مشايعت ايشان مى كنند و حنوط و كفن او را از بهشت مى آورند، و براى او نماز ميگذارند، و از رياحين بهشت بر قبر او فرش مى كنند و از هر طرف به قدرى كه چشم كار مى كند قبر او را وسيع مى گردانند، و تا روز قيامت درى از بهشت بر قبر او مى گشايند و چون زائران امام حسين عليه السلام به حوالى كربلا رسند، صدّيقه كبرى فاطمه زهرا (س ) با جمعى از حوريان بهشت به پيشواز ايشان مى آيند و حضرت فاطمه (س ) با مقنعه خود گرد و غبار راه را از روى ايشان پاك ميكند، و به ايشان مى فرمايد:
خوش آمديد اى زائران فرزند غريب من ، مژده باد شما را به جميع خيرات دنيا و آخرت پس صدّيقه طاهره در زيارت پسر مظلومش با ايشان موافقت مى كند و ايشان را به منزل مى رساند و ثواب هزار حجّ مقبول و هزار عمره مقبول مانند حجّ و عمره رسول خدا (ص ) در نامه اعمالش مى نويسند و به ايشان عطاء فرمايد، و چون بخواهد به خانه خود مراجعت نمايد رسول خدا(ص ) ملكى به نزد قبر او فرستاده سفارش مى كند كه رسول خدا(ص ) مى فرمايد:
كه عملت را از سر بگير بدرستى كه خداوند عالم گناهان گذشته تو را آمرزيد.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 روزى شخصى بخدمت حضرت سيّدالساجدين عليه السلام رفته و استدعاى ضيافت از آن بزرگوار نمود و در بعضى از كتب مراثى نام آن شخص را زهرى ذكر كرده اند و معروض داشت كه بناى دامادى و عروس ‍ آوردن براى فرزند خودم دارم ، استدعا از جناب شما دارم كه با اهل بيت (ع ) به خانه من تشريف آورده و خانه مرا رشك گلستان اِرَم فرماييد آن سرور در جواب فرمود:
كه بعد از شهادت پدر بزرگوار خود و جوانان هاشمى اكل و شرب من شربت اشك چشم و مائده من الم و محنت و مصيبت ايشان است آن شخص عرض كرد: اى آقاى من غرض من از ميهمانى آنست كه مجلسى آراسته كرده ام و جمعى از اعوان را به مجلس دعوت نموده ام كه عزادارى پدر مظلومت را نمايند، و منظورم ذكر مصيبت و بيان مرثيه سيّد الشّهداء عليه السلام است ، تا شيعيان شما از فيض گريستن به شهداى كربلا بهره مند شوند.
چون آن بزرگوار نام عزادارى سيّد الشّهداء عليه السلام را شنيدند، وعده داده و قبول فرمودند، و آن مرد در خدمت امام زين العابدين عليه السلام بود تا به خانه خود وارد گرديد، و مجلسى از شيعيان و جگر سوخته گان منعقد گردانيد، و روضه خوان مشغول ذكر مصائب شهيد كربلا گرديد تا كلام به اين جا رسانيد كه گفت : غريب كربلا.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 موسى ابن عبدالعزيز نقل نمود:
در بغداد يوحنّاى نصرانى مرا ديد و گفت ، تو را به حقّ دين و پيغمبرت قسم ميدهم كه اين شخص كه در كربلا است و مردم او را زيارت مى كنند كيست ؟
گفتم : پسر على بن ابى طالب عليه السلام است و دختر زاده رسول آخر الزمان محمّد(ص ) مى باشد و اسمشحضرت سيّد الشّهداء عليه السلام است چطور شد كه اين سوال را از من ميكنى ؟
گفت قضيّه عجيبى دارم ، گفتم بگو! گفت : خادم هارون الرّشيد نصف شبى بود آمد درب خانه و مرا با عجله برد، تا به خانه موسى بن عيسى هاشمى گفت امر خليفه است كه اين مرد را كه قوم و خويش من است علاج كنى ، وقتى كه نشستم و معاينه كردم ، ديدم بى خود است و فايده اى ندارد، پرسيدم چه مرضى دارد؟ و چطور شد كه اين طور گرديد؟



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

 در كتاب مفاتيح الجنان به سند معتبر روايت شده كه شخصى گفت (39):

حضرت امام رضا عليه السلام براى من از خراسان بسته متاعى فرستاد چون بسته را باز كردم ديدم در ميان آن خاكى بود، از آن مردى كه بسته را آورده بود پرسيدم كه اين خاك چيست ؟ گفت : خاك قبر حائر امام حسين عليه السلام است ، تا به حال نشده كه حضرت چيزى براى كسى بفرستد و در ميان آن جامه و لباسها يك مقدار تربت كربلا حائر حسين عليه السلام نگذارد و مى فرمايد اين تربت كربلا امان است از بلاها باذن و مشيت خداوند متعال .
السلام على على بن موسى الرضا عليه السلام (40)

مارا بود به خانه دل آرزوى تو  ***  از خاك كربلا ى توئيم بوى تو
بوئيم خاك كوى تواى شاه كربلا  ***  گيريم شمه اى زگلستان كوى تو
قبر تو در دلى است كه با مهرت آشناست  ***  آن دل كه هست روى اميدش بسوى تو
بى گوهر ولاى تو كس را چه آبرو  ***  كز مخزن و لاست ، درّ آبروى تو
نام تو بر كتيبه آفاق نقش بست  ***  با خامه جلال ز خون گلوى تو




ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 6 دی 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد